تربیت توحیدی

یکی از اصلی ترین دغدغههای همهی والدین، تربیت درست فرزندان و سعادت آنهاست. سؤالات زیادی در حوزهی تربیت، در ذهن ما وجود دارد و در تلاشیم پاسخ مناسبی برای آنها پیدا کنیم؛ اما برای ما بهعنوان یک موحد، حتماً اولین سؤال این است که “خدا” کجای تربیت و زندگی ما باید باشد؟ به عبارتی دیگر، تربیت توحیدی چگونه محقق میشود؟
تربیت عبادت محور یا تربیت معبود محور؟
میزان موفقیت ما در تربیت دینی، بستگی به میزان موفقیت ما در محور قراردادن توحید در زندگی خود و دیگران دارد.
ما نماز میخوانیم، روزه میگیریم، حدود حجاب و پوشش را رعایت میکنیم، اهل فحش و بد دهانی نیستیم، در ارتباط با نامحرم مراقبت میکنیم و …
اما آیا اینها برای خداست؟!
اگر از ما و فرزندانمان سؤال شود که “برای چه نماز میخوانی؟ یا چرا در خیابان، موهایت را میپوشانی؟ یا هدفت از روزه گرفتن چیست؟” چه پاسخی میدهیم؟
ممکن است پاسخهایی مانند حفظ سلامتی یا رعایت اخلاق داشته باشیم. بعضی از این دلایل میتوانند در مسیر تربیت، مقدمهی خوبی باشند، اما باید توجه داشته باشیم که در تربیت باید به جایی برسیم که پاسخ حقیقی ما به اینگونه پرسشها این باشد که “برای خدا” این کارها را انجام میدهیم.
خیلی از ما عبادت محور تربیت شدیم، ولی این مقصد دین نیست.
مقصد دین، تربیت معبود محور و توحیدی است.
قُلْ إِنَّ صَلَاتِى وَنُسُكِى وَمَحْيَاىَ وَمَمَاتِى لِلَّهِ رَبِّ ٱلْعَٰلَمِينَ (انعام، 162)
سبک زندگی توحیدی
به مثالهای زیر توجه کنیم:
وقتی یک آقا که وضع مالی مناسبی دارد، با درخواست همسرش برای پرداخت بخشی از مهریه مواجه میشود، چه برخوردی دارد؟
آیا به این فکر میکند که خدا گفته باید مهریه را بپردازد؟ یا برافروخته و عصبانی میشود؟!
یا اگر یک خانم برایش سخت و سنگین است که برای بیرون رفتن از منزل از همسرش اجازه بگیرد، آیا به خودش میگوید که خدا این را از من خواسته؟ یا ابراز ناراحتی میکند از این که به حرف همسرش گوش دهد و از او اطاعت کند؟!
یا آقایی که در حال نمازخواندن است و کودک نو پایش، مهر نماز را برمیدارد و میرود! چگونه عمل میکند؟
نماز خود را میشکند و بر سر طفل، فریاد میزند و همسرش را هم بازخواست میکند که چرا مراقب بچهات نیستی؟! یا حواسش هست که همانطور که نماز را برای خدا میخواند، محبت به فرزند و خوشرفتاری با خانواده را هم باید برای خدا داشته باشد و حق عصبانی شدن و پرخاشگری ندارد؟!
یا خانمی که در زندگی معمولی خودش، اهل رعایت حجاب در حد رو گرفتن است، وقتی در مراسم حج شرکت میکند و به او گفته میشود که در حج باید صورتش را باز بگذارد، چه عکسالعملی دارد؟
آیا به این میاندیشد که همان خدایی که بهخاطر اوست که چادر سر میکند و رو میگیرد، در این شرایط از او خواسته حد دیگری از حجاب را داشته باشد؟ یا از این که نمیتواند صورت خود را بپوشاند، حس ناخوشایندی دارد؟!
اگر به زندگی روزمره و اعمال و رفتار خود کمی دقت کنیم، حتماً میتوانیم مثالهای مشابه فراوانی را پیدا کنیم که ما را در دوراهی “برای خدا” و “برای غیر خدا” قرار میدهد.
ما باید بنده خدا باشیم. باید حواسمان به انتخابها و تصمیمگیریهایمان باشد.
قبل از انجام هر کاری از خودمان بپرسیم که چرا میخواهیم این کار را بکنیم؟!
ببینیم خدا چهقدر در متن زندگی ما حضور دارد.
تربیت توحیدی: تربیت فرزند برای خدا!
همانطور که گفته شد تربیت ما و فرزندانمان، وابسته به محور قرارگرفتن خدا در زندگی ماست.
اگر میخواهیم فرزندمان نمازخوان، اهل تعقل، عالم، باادب، زرنگ و کاری، راستگو، مجاهد، خوشاخلاق و یا با هر خصوصیت دیگری تربیت شود، لازم است توجه کنیم که همهٔ اینها باید برای خدا باشد، نه برای غیر خدا.
بهعنوانمثال اگر به درسخواندن فرزندمان اهمیت میدهیم تا با کسب نمرهی بالاتر، جایگاه اجتماعی مقبولتری داشته باشد، و یا اگر جلوی فحشدادن و دعواکردن او را میگیریم تا در نگاه دیگران شخصیتی مؤدب داشته باشد، از تربیت توحیدی دور شدهایم چرا که خدا را محور تربیت و زندگی فرزندمان قرار ندادهایم.
لذا برای تربیت دینی صحیح، باید به توحید محور بودن تربیت توجه کنیم و مسیر تربیت را نیز همان گونه که خدا گفته، مدیریت کنیم. از جمله مواردی که خداوند از ما خواسته، توجه به مسئله محبت، آزادی، بازی، حفظ کرامت و احترام فرزندان است.
ما باید به آنچه که میدانیم عمل کنیم و از خدا بخواهیم راه را نشان دهد.
ٱلَّذِينَ جَٰهَدُوا۟ فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا (عنکبوت، 69)
دیدگاهتان را بنویسید
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.